اشک جسد

متن مرتبط با «ننه یزید» در سایت اشک جسد نوشته شده است

ننه یزید ......

  • دیشب داشتم با خواهرم از حرم برمیگشتم ،دیدم یه پسر کوچولو دستش بستنی و داره گریه میکنه هیچ کسم کنارش نیست ،فهمیدم گم شده دستش و گرفتم ببرم پیش خداما،همین طور که داشتیم میرفتیم یه دفعه دیدم اژدها وارد میشود خانومه از دور داشت می اومد همین که به بچش رسید یکی زد توی گوشش یکی هم پس کله اش اونقدر هم محکم زد که هر کی اون اطراف بود دهنا همه کف اسفالت پیاده رو بود،نمیدونم مادر بود یا ننه یزید ، اخه خواهر من اعصاب نداری بچه پس انداز یکی عصبانی از از خودتو تربیت می کنی و میاندازیش به جون جامعه,ننه یزید ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها