اشک جسد

بعضی وقتا از یه جا میری یه جای دیگه،فکر میکنی مشکل از جاست،ولی وقتی دوباره همون حس و حال و داری میبینی مشکل از خودته،بعد از این همه که بین دوستان مجازیم بودم رفتم تو لاک تنهاییم ،ولی فرقی نکرد،کاش میشد آدم هر وقت که خواست نباشه چشماشو ببنده و بیدار نشه ،مثلا امشب که خوابیدم فردا بیدار نشم,کاش میشد,کاش میشد اما نمیشه,کاش میشد سرنوشت از سرنوشت ...ادامه مطلب

 , ...ادامه مطلب

,مرگ باورها,مرگ باورهایم,مرگ باورهای خوبم را ببین ...ادامه مطلب

گاهى  دلت به راه نیست ولى سر به راهى  خودت را میزنى به آن راه و میروى و همه، چه خوش باورانه فکر میکنند که تــو روبراهى  ,روبه راهی بعدازسی سالگی,روبه راهی,روبه راهی بعد از,عالیجناب شعرهایم روبه راهی,یه راهی روبه من واکن,میثم ابراهیمی روبراهی,یه راهی روبه روم بذار ...ادامه مطلب

  یک لحظه یک دم با هاله ای ازبهت با سایه ای از مه در یک غروب سرد یا با اذان صبح در کوره راهی دور در قالب یک نور یا ظلمت یک شب آری میآید مرگ....     ,ذوالجناح می آید بی سوار,عشق می آید بی صدا,دانلود ذوالجناح می آید بی سوار ...ادامه مطلب

,حرم ندیده من جون نمیدم,دانلود حرم ندیده من جون نمیدم ...ادامه مطلب

بعضی وقتا که میشینم با خدا صحبت میکنم بهش میگم واقعا خوش به حالت ،جای ما آدما نیستی نمیدونی ما چی میکشیم ،یعنی الان خودم و عاطفه و نوشین(دوستام)به این نتیجه رسیدیم بریم ابن سینا (تیمارستانه)سه تا تخت بگیریم ،واقعا کم آوردیم ولی اون ته دلم میگه امیدی هست چون خدایی هست,کم اوردن نفس,کم اوردن,کم اوردن نفس در بارداری,کم اوردن در زندگی,کم اوردن نفس هنگام دویدن,كم اوردن,كم اوردن نفس,کم اوردن خودرو در سربالایی,کم اوردن نفس در ورزش,کم اوردن دخترا ...ادامه مطلب

  این چنین شد که شدم نوکر تو نور دو عین مادرم شیر مرا داد و فقط گفت حسین(ع) بیرق مشکی های ما که رفت بالا,صدای محرم می آید,صدای پای محرم می آید ...ادامه مطلب

, ...ادامه مطلب

امروز اولین روز کاری بود،یعنی به حدی خسته ام که میخوام یه هفت هشت ماهیی برم تو کما،قشنگگگگ استراحت کنم ،هرچی هم استراحت میکنم خستگی تموم نمیشه،یه وضعی داشتیم توی روستا،اصلا داغووون،هوا گررررم،از اون طرف هم آب مدرسه قطع بود ،به قول مدیره صحرای محشر شده بود ، بچه ها که خونه هاشون نزدیک بود میرفتن واسه خودشون آب میخوردن ،ما بدبخت ها تهش پول دادیم به یه نفر از بچه ها رفت آب معدنی گرف واسمون، به مدیرم گفتم برگه استعفا هم دارید ،میگه دیگه شیرینی خوردی با آب معدنی نمک گیر شدی محاله بزارم بری، فک کنم قراره سوگلی اش بشم ،مدیرمون آقااااس،دلتون بسووووزه ,اولین روز کاری,اولین روز کاری سال 94,اولین روز کاری حسن,اولین روز کاری دولت,اولین روز کاری بورس,اولین روز کاری وزرا,اولین روز کاری بعد از تعطیلات,اولین روز کاری بورس 93,اولین روز کاری یک معلم ...ادامه مطلب

, ...ادامه مطلب

و چقدر این روزها برای رسیدن به او نزدیک است ,به او می اندیشم,به او میسپارمت,ایا به او میرسم,خدایا به او بگو میخواهمش,زمین به عشق او می چرخد,به دستهای او نگاه میکنم,او به چه جهتی می چرخد؟ ...ادامه مطلب

,یاد اون روزا بخیر,یاد اون قدیما بخیر,یاد اون روزهای خوب,یاد اون روزا,یاد اون روزای خوب داریوش,یاد اون روزای خوب,ياد اون روزها بخير,یاد اون روزای خوب بچگی,یاد اون وقتا بخیر,به یاد اون روزها ...ادامه مطلب

حلزون دم کرده خوردم،البته گمونم عصارش حساب میشد،حالا نمیدونم دقیقا گوشت شده به تنم یا باید اب پزش میکردم, ...ادامه مطلب